اگر قبلاً واقعاً عاشق بودهاید، می دانید کـه هیچ چیز بـه اندازه عشق در دنیا بـه ان نزدیک نیست. می تواند آن قدر نیرومند و فریبنده باشد کـه تصور زندگی بدون عشق برایتان سخت باشد. با این حال، ما نباید از این واقعیت کـه عشق کافی نیست کور باشیم! با این حال، و بی شک، عشق یکی از دشوارترین چیزها در جهان اسـت. و اگر چه بسیاری مایلند کـه در تمام ان لذت ببرند، اما آن ها فاقد درک روشنی از آغاز عشق واقعی هستند.
بیشتر احساساتی کـه تعداد زیادی از مردم در مورد عشق ابراز می کنند عمدتاً از فیلم ها، رمان ها و مجلات ناشی می شود. تا حد زیادی، این ایدئولوژیهاي مربوط بـه عشق باعث شده اسـت تا باور کنیم کـه احساس «عاشق بودن» و دوست داشته شدن تنها چیزی اسـت کـه بـه ان احتیاج داریم.
در بیشتر موارد، عشق این تصویر گلگون “عشق همه ی را تسخیر میکند” را در ذهن اکثر “اسیران” خود ترسیم میکند. این زیبای زیبا باعث میشود بیشتر افراد واقعاً باور کنند کـه میتوانند از هر مانعی در رابطه عبور کنند، مهم نیست چقدر سخت اسـت. عشق همانطور کـه اکثر مردم ان را ایده آل می دانند، راه حل اصلی و نهایی برای همه ی مشکلات نیست. این پاسخی برای همه ی چیز نیست و هرگز نخواهد بود.
و حتی در حالی کـه عشق ممکن اسـت باعث شود دریک رابطه بمانید، مطمئناً بـه تنهایی برای ایجاد ان رابطه عاشقانه سالم، پایدار و طولانی مدت کـه آرزوی ان را دارید کافی نیست. بنابر این، ایدهآلسازی و برآورد بیش از حد قدرت عشق می تواند باعث رنج بسیاری هم در زندگی ما و هم در زندگی افرادی شود کـه بـه آن ها اهمیت می دهیم.
چرا عشق در ازدواج کافی نیست
سادهترین راه برای بیان این اسـت کـه عشق کافی نیست زیرا عشق مشروط اسـت! بـه همین سادگی اسـت. مثل هر چیز دیگری در زندگی مشروط اسـت. تنها چیزی کـه ثابت اسـت خود تغییر اسـت. پایداری ان پیوند ذاتی با شرایط دیگری دارد کـه در ساختار عشق دریک رابطه وجوددارد.
چرا باوجود اینکه عاشق شریک زندگی خود هستید، اغلب نگران هستید کـه آیا عشقی کـه بـه اشتراک میگذارید واقعاً برای ادامه رابطه کافی باشد؟ این تا حدی بـه این دلیل اسـت کـه عشق می تواند شـما را در مسیر یک ازدواج سالم قرار دهد. و درست اسـت کـه می تواند شـما را در بازی ازدواج ودر مسیر خوشبختی واقعی زناشویی نگه دارد. با این حال، بـه خودی خود، عشق باعث ازدواج سالم نمیشود.
داشتن یک رابطه سالم با کسی بیش از لذت غم انگیز بودن با کسی اسـت کـه احساسات سرخوشانه اي از عشق بـه او دارید. خیلی بیشتر از چیزی کـه بـه نظر میرسد درگیر اسـت. روابط در واقع چالشی اسـت کـه نیازمند تلاش زیاد اسـت. و من حدس میزنم این بخشی اسـت کـه تعداد زیادی از مردم نمی خواهند بشنوند. باور اینکه عشق می تواند دنیا را تسخیر کند، بسیار راحت تر اسـت، کمتر از یک رابطه صحبت کنید.
خوب، تصمیم گیری در مورد اینکه چه چیزی را باور کنید بـه وضوح در دستان شماست. امید من این اسـت کـه با این واقعیت کنار بیایید کـه عشق کافی نیست. و اینکه یک رابطه موفق طولانی مدت شامل تعداد زیادی از عوامل دیگر غیر از عشق اسـت.
بنابر این هدف این پست از مجله تفریحی تالاب این اسـت کـه بـه شـما کمک کند تا بـه وضوح متوجه شوید کـه چرا عشق کافی نیست. بنابر این، در حالی کـه شـما بـه مؤلفه اساسی عشق در رابطه خود نیاز دارید، عوامل ضروری دیگری وجوددارد کـه برای ایجاد رابطه مورد نظر شـما بـه انها نیاز دارد.
سازندگان عاقل خانه اهمیت این را می دانند و بنابر این پایه هاي محکمی برای پروژه هاي ساختمانی خود می گذارند. بـه همین ترتیب، لازم اسـت زوجها پایهاي محکم برای باهم بودن بگذارند. بنابر این، بسیار مهم اسـت کـه هر یک از طرفین در مورد انچه دقیقاً از رابطه انتظار دارند، واضح باشد. این باید هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت باشد.
این توضیح مهم اسـت زیرا در واقعی ترین شکل ان؛ ازدواج «اتحاد دو فرد مستقل اسـت کـه برای ایجاد یک اتحاد وابسته بـه هم بـه هم می پیوندند». حفظ این اتحاد مستلزم تلاش هماهنگ مستمر دو طرف اسـت. این تا حد زیادی مستلزم فداکاری، سازش، تعهد و کار سخت واقعی اسـت. فقط تصور کنید اگر یک ماهی قرمز داشته باشید، هرچند کوچک باشد، بـه سادگی شـما را تا حدودی تغییر می دهد.
زیرا برای زنده نگه داشتن ان؛ چندین کار وجوددارد کـه باید انجام دهید. بـه عشق اینطور فکر کنید، این یک ماهی قرمز زیبا اسـت کـه باید هرروز ان را پرورش دهید! چگونه در مورد ان اقدام می کنید؟
اما در دنیای واقعی کـه ما در ان زندگی میکنیم، عشق پایدار بین زوجها بـه شدت بـه رفتار متقابل بستگی دارد، هم در گفتار و هم در عمل. عشق پایدار واقعی هرگز فقط دریک جهت جریان ندارد. خدمات منظم و حفظ این وابستگی متقابل چیزی اسـت کـه یک ازدواج رابا هم و پر رونق نگه می دارد.
عشق کافی نیست زیرا عشق یک عنصر واحد نیست. این بیشتر یک عنصر ترکیبی از چیزهای مختلف دیگر اسـت. در واقع، اگر سه مولفه عشق را همانطور کـه در نظریه مثلثی عشق تعریف شده اسـت تجزیه کنید، بـه اسانی متوجه خواهید شد کـه چرا عشق برای حفظ درازمدت هر رابطه عاشقانه کافی نیست. طبق معمولً سه جزء عشق هم در عشق عاشقانه و هم در عشق وجوددارد.
با این حال، انها در درجات مختلف در طول بیشتر روابط وجود دارند. بنابر این، عناصر صمیمیت، تعهد و اشتیاق بـه محیطهاي مساعدی برای رشد نیاز دارند. وقتی انها در وضعیت سلامت کلی قراردارند، عشق می تواند واقعاً شکوفا شود.
واقعیت این اسـت کـه عشق کافی نیست. تمام ان افسانه ها، تمام ان داستان ها و فیلم هایي کـه در دوران رشد شنیده و تماشا کردهاید، بـه شـما دروغ گفته اند. عشق هرگز کافی نیست زیرا عشق غیر منطقی اسـت. همانطور کـه بیشتر نکات قبلی تا حدودی نشان داده اند، بـه نظر میرسد عنصر تعهد دریک رابطه همراه نقش محوری دارد. در واقع تعداد زیادی از عناصر جدایی ناپذیر وجود دارند کـه سه جزء عشق را بـه کار میاندازند. اما اجازه دهید فقط بـه چند مورد از موارد مهم نگاهی بیندازیم.
سازگاری شامل کنار آمدن با دیگران بـه شیوه اي هماهنگ اسـت و پیشبینی اینکه چگونه رفتارهای خاص بر سازگاری تأثیر میگذارد راحت اسـت. بـه عنوان مثال، توجه بـه انچه کـه شخص دیگری میگوید باید سازگاری را افزایش دهد یا حداقل حفظ کند. هزاران انسان شگفت انگیز در دنیاوجود دارند، اما واقعیت این اسـت کـه ممکن اسـت هر فرد عالی برای شـما مناسب نباشد. و این صرف نظر از اینکه چقدر ممکن اسـت انها را دوست داشته باشید.
بنابر این، ممکن اسـت واقعاً کسی را دوست داشته باشید، اما با ان شخص سازگار نباشید و درک این موضوع مهم اسـت. دلیل ان این اسـت کـه موفقیت هر رابطه بلندمدت بـه شدت بـه شباهت شرکا بستگی دارد. این شامل شباهت در زمینه کلی، نگرش نسبت بـه زندگی، و نسبت بـه رابطه اسـت. حقیقت تلخ در مورد عده اي از روابط این اسـت کـه شرکا بـه سادگی و بـه طور غیر قابل برگشتی با یک دیگر ناسازگار هستند. در واقع، کارشناسان میگویند در برخی موارد:
عده اي از افراد بـه سادگی و بـه طور غیر قابل برگشتی با یک دیگر ناسازگار هستند و هیچ درمانی انسانی وجود ندارد کـه اجازه دهد نزدیکی رابطه حفظ شود ودر عین حال امکان دستیابی بـه سازگاری را فراهم کند. در عین حال، روابطی وجوددارد کـه ممکن اسـت زوجین باهم سازگاری داشته باشند اما دریک رابطه ناسالم باشند. بنابر این، حتی زمانی کـه زوجها تا حدی باهم سازگاری دارند، ممکن اسـت رابطه الزاماًً نزدیک نباشد. در واقع، حتی ممکن اسـت تحمل نکند.
بنابر این، بدون عنصر سازگاری دریک رابطه، حفظ رابطه برای زوج دشوارتر می شود. راه برون رفت، هم سازگاری عالی و هم شیمی بالا بین شرکای یک رابطه اسـت. بنابر این، در حالی کـه ممکن اسـت بخواهید ان پروانه ها را در شکم خود داشته باشید، از سرخود برای محاسبه سازگاری شخصیت، هوش و پیشینه اجتماعی شریک زندگی خود نیز استفاده کنید.
ارتباط موثر بی شک سازنده و نگهدارنده روابط عاشقانه اسـت. داشتن ارتباط آزاد و صادقانه راه بسیار خوبی برای شرکا اسـت تا خودرا نسبت بـه تعهد خود بـه رابطه مطمئن کنند. اغلب، زمانی کـه یک زوج باهم سازگار باشند، سطح بالایی از ارتباط باکیفیت را بـه منظور افزایش رضایت و کاهش نارضایتی از خود نشان میدهند. اینچنین ارتباطاتی اسـت کـه باعث می شود شرکای خود نسبت بـه تعهد بـه روابط کمتر مردد باشند.
بـه طور کلی، زمانی کـه شرکا از نظر احساسی واکنش نشان میدهند، ارتباطات واضح شروع بـه تحقیر میکند. بنابر این، انها واضح صحبت نمیکنند، و حتی بـه طور کامل صحبت نمیکنند. ودر همین حال، عشق بـه حال خود رها می شود تا خشک شود. تعداد زیادی از ما میدانیم کـه ارتباط چیزی فراتر از کلمات اسـت و شامل زبان بدن و مجموعه رفتارهای گسترده تری اسـت کـه بـه طور معمول در ان شرکت می کنیم. بنابر این، در حالی کـه کلمات ما می توانند یک پیام را بدهند، لحن صدا، وضعیت بدنی یا تنش بدن ما می تواند عکس ان را بدهد. همه ی عشق را در حالت تنش و سردرگمی قرار میدهند.
مطالعات ارتباط زناشویی و صمیمیت نشان داده اسـت کـه ابراز عاطفه غیرکلامی، خصمانه و محبت آمیز، بیشترین اطلاعات تشخیصی و تأثیرگذار را در مورد بهزیستی زوج ارائه می دهد. همچنین، در حالی کـه مشاجرات اجتناب ناپذیر هستند، در واقع در روابط عادی هستند. با این حال، مشاجره و دعوای زیاد می تواند باعث خستگی روح و فشار بر عشق بین شرکا شود. بـه همین ترتیب، زوج ها باید بدانند کـه هیچکس ذهن خوان نیست. بنابر این، شرکا باید یاد بگیرند کـه بـه درستی نیازهای خودرا بـه روش هاي محترمانه بیان کنند.
زوج ها همچنین باید بـه طور منظم احساسات خود «خوب یا بد» را بیان کنند. اگر هیچ ایده اي برای همسرداری وجود نداشته باشد، عشق کافی نیست، ایده اي کـه هردو طرف بتوانند آزادانه عشق خودرا از طریق ارتباط، اشتراک گذاری و نزدیکی عاطفی ابراز کنند.
اعتماد بـه این معنی اسـت کـه افراد مطمئن هستند کـه می توانند برای مراقبت و پاسخگویی بـه شریک زندگی خود تکیه کنند تا علایق انها را درنظر بگیرند. این احساس امنیت اسـت کـه بـه شخص اجازه می دهد بـه دیگری وابسته باشد و خودرا آسیب پذیر کند. در واقع، اعتماد چیزی اسـت کـه هر رابطه اي را بـه هم پیوند می دهد. احتمال اینکه خیانت بـه اعتماد بـه یک رابطه آسیب جدی وارد کند همیشه بسیار زیاد اسـت. خیانت بـه اعتماد طبق معمول باعث می شود مردم احساس کنند دیگر نمیتوانند بـه فردی کـه زمانی دوستش داشتند و بـه او ارادت داشتند اعتماد کنند.
همه ی ما کسی را می خواهیم کـه بتوانیم از صمیم قلب بـه او اعتماد کنیم. ما میخواهیم بـه شخصیت شریکمان اعتماد کنیم و بتوانیم روی او حساب کنیم کـه در اکثر مواقع رفتار خاصی دارد. اگر میخواهید رابطه اي ایجاد کنید. اعتماد را بـه عنوان آجر خود درنظر بگیرید. رضایتی کـه در روابط عاشقانه میل می کنیم و اعتماد یا امنیتی کـه بـه شریک زندگی خود داریم، مهمترین پیشبینی کننده هاي تعهد بـه یک رابطه هستند. اما در حین اعتماد کردن، خوب اسـت کـه فقط با قلب خود اعتماد نکنید. همچنین باید نسبت بـه هر عنصر بی اعتمادی کـه سر زشت ان را بـه وجود می آورد، باز و هوشیار باشید. هر چه زودتر از این محدودیت استفاده کنید، بهتر اسـت.
آیا واقعاً میتوانید در مواقع ضروری بـه شریک زندگی خود اعتماد کنید یا خیر؟ اگر در پاسخ بـه این سوال تردیدی وجود داشت، پس شک اسـت کـه آیا همه ی چیز در رابطه شـما خوب اسـت. اگر نمیتوانید بـه شریک زندگی خود اعتماد کنید، چگونه میتوانید واقعاً وی را دوست داشته باشید؟
حفظ یک رابطه عاشقانه طولانی مدت بسیار فراتر از ایده آل کردن عشق بـه روش امروزی اسـت. ما باید سر خودرا در زمان قرار ملاقات و خواستگاری درگیر کنیم تا بهترین تصمیمات ممکن را بگیریم. اعتماد بـه قلب ما بـه تنهایی اغلب می تواند بسیار گمراه کننده باشد.
دریک رابطه، میتوانید تعهد را بـه عنوان احساس وابستگی یک فرد بـه یک رابطه و قصد او برای باقی ماندن در ان رابطه تعریف کنید. بنابر این، رضایت بیشتر از یک رابطه اغلب تعهد بیشتری بـه ان رابطه ایجاد میکند. بنابر این، فقدان تعهد در عشق ممکن اسـت بـه جای هر شکلی از خودشکوفایی در رابطه، منجر بـه احساس فراگیر انزوا، افسردگی و بی اهمیتی شود.
تعهد زیاد بـه یک رابطه اغلب منجر بـه تحمل منفعلانه یک مشکل رابطه می شود کـه اغلب بـه ان وفاداری میگویند، یا اینکه بـه طور فعال با مشکل مقابله کنید. تعهد کم اغلب باعث غفلت از یک موضوع دردسرساز یا تهدیدهای فعال برای یک رابطه می شود.برخلاف مؤلفه صمیمیت و اشتیاق عشق، تعهد بیشتر یک تلاش آگاهانه اسـت. این شامل درک کامل و یادگیری انچه برای رشد یک رابطه لازم اسـت. بنابر این، تعهد بـه حفظ یک رابطه عشقی نیازمند تلاش هماهنگ و عمدی برای توسعه اسـت.
یکی از راه هاي بسیار موثر برای سرمایه گذاری در رابطه اي کـه تعهد را تقویت میکند، افزایش صمیمیت مشترک اسـت. در واقع، زوجها هر چه نسبت بـه یک دیگر آسیبپذیرتر شوند، بـهویژه از طریق خودافشایی متقابل، بسیار سود میبرند.
بـه این ترتیب، انها می توانند ارتباطات عمیق تری را بـه اشتراک بگذارند و تعهد بیشتری بـه رابطه داشته باشند. هرچه تعهد بیشتری بـه رابطه داشته باشند، زوجین تمایل بیشتری بـه صمیمیت دارند. عشق کافی نیست زیرا یک رابطه عاشقانه شامل پیوند دو نفر توسط دو چیز متفاوت اسـت: عشق انها و تعهد “آگاهانه”. شراکت یا ازدواج بازتابی از انتخاب و تعهد آنهاست و نه خود عشق.
بیان دوباره چرا عشق کافی نیست…
بی شک گذشت زمان بر عشق بـه طور کلی اثر خورنده خواهد داشت اما تأثیر ان بـه درجات مختلف خواهد بود. بنابر این، با گذشت زمان، همه ی روابط ذاتاً در برابر تغییرات مختلف در محیط هاي اجتماعی و فیزیکی خود آسیب پذیر هستند. این تغییرات می تواند تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم بر رابطه داشته باشد. چنین تغییراتی شامل تغییرات بیولوژیکی مرتبط با افزایش سن اسـت کـه باعث تغییر خود افراد می شود. شرکا تغییر می کنند، ادراکات و تعاملات انها تغییر میکند و عشق بـه عنوان محصول این تعاملات نیز تغییر میکند.
با توجه بـه اینکه چقدر می تواند پیچیده و دشوار شود، عشق برای عبور از طوفان هایي کـه بیشتر روابط از ان عبور می کنند کافی نیست. این بیشتر بـه دلیل تنوعی اسـت کـه می تواند در سه جزء عشق رخ دهد. تغییر دراین سه مولفه همیشه بر دو نوع عشق تأثیر میگذارد.
بیشتر شواهد تحقیقاتی نشان می دهد کـه زمان تأثیر ویرانگر تری بر عشق رمانتیک دارد تا عشق همراه. این بـه این دلیل اسـت کـه مولفه شور مسلماً متغیرترین مؤلفه از سه مؤلفه عشق اسـت. نظارت ان بـه همان اندازه سخت ترین اسـت. بنابر این، ممکن اسـت برای کسی میل شدیدی بـه دیگری تجربه کند و سپس بـه دلیل چندین تغییر کـه نمیتواند آگاهانه بازرسی کند، بـه سرعت تبخیر ان را تماشا کند.
و عشق رمانتیک همان چیزی اسـت کـه بیشتر مردم در مورد ان خیال پردازی می کنند و آرزوی تجربه ان را دارند. همچنین این تجربه عشقی اسـت کـه آن ها تصمیمات ازدواج خودرا بر اساس ان قرار میدهند. با توجه بـه انچه گفته شد، سخت اسـت باور کنیم کـه اکثر مردم باور دارند کـه عشق عاشقانه آن ها واقعاً می تواند آزمایش زمان را تحمل کند.
بـه همین ترتیب، انها در واقع معتقدند کـه چنین “عشق توله سگ” تمام مشکلات رابطه آن ها را حل میکند. با این حال، عشق همراه شانس بیشتری برای مقابله با طوفانی دارد کـه زندگی ممکن اسـت بـه همراه داشته باشد. با این حال، نسبت بـه تغییرات سه مولفه عشق آسیب پذیر اسـت.
نتیجه گیری….
با توجه بـه نکات بالا، اگر بخواهید با خودتان صادق باشید و از تجارب عشقی خود استفاده کنید، می دانید کـه عشق کافی نیست. در اعماق وجود، همه ی ما میدانیم کـه عشق همیشه راه حل نیست و همیشه پیروز نمیشود. واقعیت این اسـت کـه عشق یک چیز پیچیده اسـت و نه فقط سرخوشی کـه اکثر مردم فکر می کنند.
عشق بسیار عمیق اسـت و آنچه را در بر میگیرد همان چیزی اسـت کـه باعث ماندگاری ان می شود. داشتن مواد مناسب در نسبت هاي مناسب ان چیزی اسـت کـه یک غذا را خوشمزه و رضایت بخش میکند. بیایید از شوخی کردن خود دست برداریم و این واقعیت را بپذیریم کـه عشق، بـه خودی خود، یک چالش اسـت. بنابر این، فکر نکنید کـه داشتن یک رابطه عاشقانه باید راحت باشد زیرا هر دوی شـما خودرا «دوست دارید».
برگرفته از سایت تالاب